به قلم دامنه تاريخ انتشار اين پست چهارشنبه بهمن 1402، 1128 قظ چه خبر از هفت منزل؟ کتاب در سپيدهي اخلاص اينجا اثر آيت الله حسين مظاهري به منازل هفتگانهي حکيم فريدالدين عطار پرداخته است که من تلاش کردم ازين پرداخت، برداشت آزاد با ادبيات خودم ارائه دهم اميد است بتوانم ابتدا نماد هفت منزل منزل اول دنيا منزل دوم خوف منزل سوم رَجاء منزل چهارم حياء منزل پنجم شُکر منزل ششم محبت منزل هفتم الله متعال شرح مختصر هر منزل در منزل اول دنيا قصد، قصد دنياييست؛ از نوع حلال آن، نه دنياي حرام يعني عمل واجب يا مستحب طبق دستور خدا انجام ميگيرد اما هدف، گرفتن پاداش از خدا براي حاجت دنياست بهترين مثالش اين است شخص خبر دارد گُزاردن نماز اول وقت باعث محبت او در دلها ميشود رک ص 37 و خودِ نماز هم او را دعا ميکند؛ پس با اين قصد، اولِ وقت اقامه ميکند در منزل دوم خوف محرّکِ فرد در ترک يا انجام عمل، پروا از خدا و عقوبت است ترس و تقوا و پروا عامل خوبي هست و قرآن از نذير هشداردهنده و بشير بشارتدهنده و مشتق
نوشتهي دامنه به نام خدا سلام محضر هر شرافتمند هفتهي کتاب و کتابخواني است منم ابوباران دستم هنوز تمامش نکردم او مصطفي نجيب است؛ اهل افغان، زادهي مشهد مقدس يارِ حاجقاسم هم در افغانستان ميدان بود و هم در نبردهاي سوريه چون در خودِ کتاب تأکيد رفته است براي امنيت، چهرهاش نشان داده نشود؛ عکسي ازو نذاشتم چند کلام ازين اثر که خانم زهراسادات ثابتي آن را نوشته و انتشارت خط مقدّم قم آن را سال 1399 چاپ و نشر داده بگويم و والسلام آنقدر در نبردها بود وقتي سال 1398 از سوريه به ايران بازگشت، دخترش باران سه ساله شد رک ص 317 ابوباران گفت ما چرا لشگر فاطميون هستيم؟ چون مثل حضرت فاطمهي زهرا سلام الله عليها هم غريب هستيم و هم مظلوم رک ص 11 باز ابوباران در جاي ديگر کتاب ميگويد در ميان عربها رسمي طبيعي وجود داشت که غذاهاي فرماندهان با سربازها متفاوت بود؛ اما در فاطميون لشگر مقاوت افغانها فرماندهان و نيروها يک جور غذا ميخوردند رک ص 109 ابوباران عضو سپاه محمد ص هم ميخواست بشود که در شهر بيرجند آموزش
فرزند يک کاسب پولدار همداني نويسنده قم دامنه ابراهيم طالبي دارابي پسر اين پولدار همداني دلش خيلي جبهه ميخواست پدر اما دائم مانع ميشد تا آن حد ممانعت که رفت برايش ماشين خوشرنگ خريد که از جبههرفتن منصرفش کند اما ببينيد اين پسر چه که نکرد رفت ماشين خوشگلش را فروخت، پولش را داد به ستاد کمکهاي مردمي جبهه برو بالاتر؛ علاوه بر هديهي ماشينش به جبهه، خود هم به لشکر انصارالحسين همدان شتافت و در سرانجام در عمليات فاو شهيد شد عين اين شهيد بودن آيا غبطه ندارد؟ کلاً بچهرزمندههاي همدان براي فاو بسيار فداکاري کرده بودند، همچنين براي مرصاد عليهي آن سازمان ترور و نفاق يک چيز ديگر هم بگويم، هر رزمنده از ارتش تا سپاه و از سپاه تا بسيج و کميته و جهاد سازندگي پايش به جبهه باز شده بود اينک بداند شايد مستقيم شيميايي نشده باشد، اما يقين کند دچار استشمام اين نوع سلاح مخرب شد ه است، عموم رزمندگان فضاي مسموم را بو کشيدند و ازين صدمه بينصيب نماندند که غرب به صدامحسين هديه ميکرد؛ نه با پول و فر
آخرین جستجو ها